شکل جمع:
dildosهمچنین میتوان از شکل جمع dildoes به جای dildos استفاده کرد.
کیر مصنوعی، دیلدو
She stashed the dildo in her bedside drawer.
کیر مصنوعی را در کشو کنار تختش گذاشت.
The store had a wide selection of dildos in various sizes and colors.
این فروشگاه طیف گستردهای از دیلدوها در اندازهها و رنگهای مختلف را داشت.
انگلیسی آمریکایی ناپسند کیر خر (برای اشاره به فردی احمق بهویژه یک مرد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't be such a dildo; think before you speak.
کیر خر نباش. قبل از حرف زدن فکر کن.
The guy at the party last night was a dildo.
اون یاروی توی مهمونی دیشب کیر خر بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dildo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dildo