ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Dildo

ˈdɪldoʊ ˈdɪldəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dildos

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع dildoes به‌ جای dildos استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کیر مصنوعی، دیلدو
    • - She stashed the dildo in her bedside drawer.
    • - کیر مصنوعی را در کشو کنار تختش گذاشت.
    • - The store had a wide selection of dildos in various sizes and colors.
    • - این فروشگاه طیف گسترده‌ای از دیلدوها در اندازه‌ها و رنگ‌های مختلف را داشت.
  • noun countable informal
    انگلیسی آمریکایی ناپسند کیر خر (برای اشاره به فردی احمق به‌ویژه یک مرد)
    • - Don't be such a dildo; think before you speak.
    • - کیر خر نباش. قبل از حرف زدن فکر کن.
    • - The guy at the party last night was a dildo.
    • - اون یاروی توی مهمونی دیشب کیر خر بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dildo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dildo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dildo

لغات نزدیک dildo

پیشنهاد بهبود معانی