آخرین به‌روزرسانی:

Disk Drive

ˈdɪskˈdraɪv dɪskdraɪv

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کامپیوتر دیسک‌خوان، دیسک‌درایو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She inserted a new game into the disk drive.

او بازی جدیدی را در دیسک‌خوان قرار داد.

He backed up his data on an external disk drive.

او از اطلاعات خود در یک دیسک‌درایو بیرونی نسخه‌ی پشتیبان تهیه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت disk drive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disk drive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disk-drive

لغات نزدیک disk drive

پیشنهاد بهبود معانی