تفرقهانداز، تقسیمکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A divisive force that had paralyzed the society.
نیروی منافقی که اجتماع را فلج کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «divisive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/divisive