ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Drawstring

ˈdrɑːstrɪŋ ˈdrɔːstrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    بند (بند کیسه، شلوار یا کیف که برای بستن کشیده می‌شود)
    • - The drawstring on my hoodie is too loose.
    • - بند هودی من خیلی شل است.
    • - The drawstring on my pants keeps coming undone.
    • - بند شلوارم مدام باز می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drawstring

  1. noun A tie consisting of a cord that goes through a seam around an opening
    Synonyms: drawing string, string

ارجاع به لغت drawstring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drawstring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drawstring

لغات نزدیک drawstring

پیشنهاد بهبود معانی