آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Evenings

ˈiːvnɪŋz ˈiːvnɪŋz

معنی evenings | جمله با evenings

adverb

هرشب، شب‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Evenings, she went to parties or the movies.

شب‌ها مهمانی یا سینما می‌رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد evenings

  1. noun the latter part of the day (the period of decreasing daylight from late afternoon until nightfall)
    Synonyms:
    afternoons eves evens sunsets dusks twilights
    Antonyms:

ارجاع به لغت evenings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evenings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evenings

لغات نزدیک evenings

پیشنهاد بهبود معانی