با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Evenly

ˈiːvnli ˈiːvnli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more evenly
  • صفت عالی:

    most evenly

معنی

adverb
به‌طور مساوی، به‌طور یکنواخت، به‌طور هموار یا صاف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evenly

  1. adverb on an even plane
    Synonyms: smoothly, regularly, without bumps, uniformly, unvaryingly, steadily, constantly, placidly, tranquilly, fluently, on an even keel, levelly, straight
    Antonyms: irregularly, unevenly, roughly
  2. adverb equally proportioned or distributed
    Synonyms: exactly, justly, fairly, precisely, equally, impartially, identically, equitably, symmetrically, conformably, commensurably, commensurately, proportionately, synonymously, analogously, equivalently, correspondingly, tied, alike, squarely, fifty-fifty
    Antonyms: inequitably, unjustly, unfairly

ارجاع به لغت evenly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evenly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evenly

لغات نزدیک evenly

پیشنهاد بهبود معانی