کارگر کشاورزی، کارگر مزرعه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I made friends with a farmhand in the village.
با یک کارگر کشاورزی در روستا دوست شدم.
They hired our father as a farmhand, and he lived in the shed beside the house.
آنها پدرمان را بهعنوانِ کارگر مزرعه استخدام کردند. او در آلونک کنار خانه زندگی میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «farmhand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/farmhand