Fit To Be Tied

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
(عامیانه) بسیار عصبانی، دیوانه از شدت خشم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fit to be tied

  1. adjective extremely angry
    Synonyms: angry, annoyed, bent out of shape, boiling, burned up, good and mad, hot and bothered, hot under the collar, mad as hell, outraged, pissed-off, steamed, teed off, ticked off

ارجاع به لغت fit to be tied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fit to be tied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fit-to-be-tied

لغات نزدیک fit to be tied

پیشنهاد بهبود معانی