آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Foreordain

ˌfɔːrɔːˈdeɪn ˌfɔːrɔːˈdeɪn

معنی foreordain | جمله با foreordain

verb - transitive

از پیش مقرر کردن، تقدیر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He was foreordained to die young.

مقدر شده بود که در جوانی بمیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد foreordain

ارجاع به لغت foreordain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foreordain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foreordain

لغات نزدیک foreordain

پیشنهاد بهبود معانی