با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Geld

ɡeld ɡeld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gelded
  • شکل سوم:

    gelded
  • سوم شخص مفرد:

    gelds
  • وجه وصفی حال:

    gelding

معنی

  • noun adverb
    اخته کردن، بی‌تخمدان کردن، محروم کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد geld

  1. verb castrate
    Synonyms: alter, emasculate, eunuchize, fix, neuter, spay, sterilize, unman

ارجاع به لغت geld

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «geld» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/geld

لغات نزدیک geld

پیشنهاد بهبود معانی