انبار کاه، تودهی کاه و یونجه، کاهانباشت
The farmer found a needle in the haystack.
کشاورز در انبار کاه سوزنی پیدا کرد.
The haystack was so big that it towered over the fence.
انبار کاه آنقدر بزرگ بود که از قد حصار بالا میرفت.
موج ایستادهی عمودی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The kayakers navigated skillfully through the haystacks in the river.
قایقسواران بهطرز ماهرانهای از میان موجهای ایستاده در رودخانه عبور میکردند.
I spotted a fish leaping out of the haystack.
یک ماهی را دیدم که از موج ایستاده بیرون میپرید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «haystack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haystack