امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Housework

ˈhaʊswɜrːk ˈhaʊswɜːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun uncountable B1
کار خانه، کار منزل (نظافت و آشپزی و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد housework

  1. noun cleaning, maintaining a home
    Synonyms:
    housekeeping homemaking cooking washing management laundering sweeping ironing dusting mopping stewardship administration home economics domestic art domestic science sewing bed-making housecraft

ارجاع به لغت housework

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «housework» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/housework

لغات نزدیک housework

پیشنهاد بهبود معانی