با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hypothecate

haɪˈpɒθɪkeɪt haɪˈpɒθɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
گرو گذاشتن، وثیقه قرار دادن، رهن گذاردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hypothecate

  1. verb To believe especially on uncertain or tentative grounds
    Synonyms: speculate, theorize, theorise, conjecture, hypothesize, hypothesise, suppose
  2. verb To give or deposit as a pawn
    Synonyms: mortgage, pawn, pledge, hock

ارجاع به لغت hypothecate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hypothecate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hypothecate

لغات نزدیک hypothecate

پیشنهاد بهبود معانی