فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Innocently

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

حقوق از روی بی‌گناهی، با بی‌گناهی، بی‌گناهانه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

The lawyer says that his client was acting innocently.

وکیل می‌گوید که موکلش از روی بی‌گناهی رفتار کرده است.

After the jury announces him innocently, Alston's happy hug his Attorney Russ peduncle - Harding.

پس از اینکه هیئت منصفه او را بی‌گناه اعلام کرد، آلستون با خوشحالی وکیل خود (راس پدانکل - هاردینگ) را در آغوش گرفت.

adverb

معصومانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

"Something wrong?" he asks a little too innocently.

کمی بیش‌ازحد معصومانه می‌پرسد: «اتفاقی افتاده؟»

Her relationship with a married colleague started innocently enough.

رابطه‌اش با یک همکار متأهل به اندازه‌ی کافی معصومانه شروع شد. [تقصیری در آغاز این رابطه نداشت]

adverb

به‌طور بی‌شیله‌پیله، از روی سادگی، کودک‌مآبانه

He smiled at her innocently.

از روی سادگی به او لبخند زد.

Think innocently and justly.

به‌طور بی‌شیله پیله و منصفانه بیندیشید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد innocently

  1. adverb without guilt
    Synonyms:
    politely kindly naively

لغات هم‌خانواده innocently

  • adverb
    innocently

ارجاع به لغت innocently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «innocently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/innocently

لغات نزدیک innocently

پیشنهاد بهبود معانی