امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Politely

pəˈlaɪt.li pəˈlaɪt.li
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more politely
  • صفت عالی:

    most politely

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
مؤدبانه، از روی ادب، باادبانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She smiled politely as she accepted the award.
- وقتی جایزه را قبول کرد، مؤدبانه لبخند زد.
- She spoke politely to the customer.
- او مؤدبانه با مشتری صحبت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد politely

  1. adverb In a polite manner
    Synonyms:
    courteously
    Antonyms:
    impolitely
  1. adjective
    Synonyms:
    thoughtfully considerately attentively solicitously concernedly cordially graciously amiably kindheartedly compassionately gently benignantly urbanely affably agreeably civilly gallantly complacently sociably elegantly gracefully charmingly ingratiatingly winningly blandly tactfully in good humor with good grace with old-fashioned courtesy with easy graciousness

لغات هم‌خانواده politely

  • adverb
    politely

ارجاع به لغت politely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «politely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/politely

لغات نزدیک politely

پیشنهاد بهبود معانی