بنگاهی، وابسته به مبادی یا اصول، دارای بنگاههای علمی یا خیراتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
institutional reforms
اصلاحات سازمانی
the mentally ill who need institutional care
بیماران روانی که نیاز به مراقبت سازمانی دارند
the institutional elements of a political system
عوامل سازمانی یک نظام سیاسی
institutional sales
فروشهای مؤسساتی (سازمانی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «institutional» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/institutional