با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Institutionalism

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سیاست ترویج امور خیریه و اصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تأدیبی (نه از راه مجازات)، سیاست خیریه و اخلاقی، بنیاد‌گرایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت institutionalism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «institutionalism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/institutionalism

لغات نزدیک institutionalism

پیشنهاد بهبود معانی