(فاقد حالت فیزیکی) بهطور غیرعینی، بهطور ناملموس، بهطور نامشهود، بهطور نامحسوس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Chinese consumers' focus on interpersonal relationships operates intangibly as a function of their consumption behavior.
توجه و تمرکز مصرفکنندگان چینی بر روابط بین فردی بهطور ناملموس بهمثابهی کنشی از رفتار مصرف آنها عمل میکند.
Subtle magic is a magic that sometimes intangibly altering the world.
جادوی ناملموس جادویی است که گاهی بهطور غیرعینی جهان را تغییر میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intangibly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intangibly