Intravenous

ˌɪntrəˈviːnəs ˌɪntrəˈviːnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
موجود در سیاهرگ یا ورید، داخل وریدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intravenous

  1. adjective Within or by means of a vein
    Synonyms: endovenous

ارجاع به لغت intravenous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intravenous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intravenous

لغات نزدیک intravenous

پیشنهاد بهبود معانی