فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Keep Off

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1

دور نگه‌ داشتن، حفظ کردن از

Keep off the grass!

روی چمن نرو (نروید)!

This umbrella will keep the sun off.

این چتر جلو نور خورشید را می‌گیرد.

phrasal verb

وارد بحث نشدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keep off

  1. phrasal verb not talk about
  1. phrasal verb not touch something

ارجاع به لغت keep off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keep off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keep-off

لغات نزدیک keep off

پیشنهاد بهبود معانی