Keep Off معنی

آخرین به‌روزرسانی:
  • Phrasal verb
    دور نگه‌ داشتن، حفظ کردن از
    • - Keep off the grass!
    • - روی چمن نرو (نروید)!
    • - This umbrella will keep the sun off.
    • - این چتر جلو نور خورشید را می‌گیرد.
  • Phrasal verb
    وارد بحث نشدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد keep off

  1. Phrasal verb Not talk about
  2. Phrasal verb Not touch something