جنجال، شلوغپلوغی، نابهسامانی، المشنگه، هیاهو، شلوغی، جنجال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The meeting ended in a kerfuffle when two coworkers started arguing over the project.
وقتی دو همکار سر پروزه با هم مشاجره کردند، جلسه به المشنگه ختم شد.
The student's prank caused a kerfuffle in the school.
شوخی دانشآموز باعث جنجال در مدرسه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «kerfuffle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kerfuffle