۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Kerfuffle

kərˈfʌfl kərˈfʌfl kəˈfʌfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular informal
جنجال، شلوغ‌پلوغی، نابه‌سامانی، الم‌شنگه، هیاهو، شلوغی، جنجال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The meeting ended in a kerfuffle when two coworkers started arguing over the project.
- وقتی دو همکار سر پروزه با هم مشاجره کردند، جلسه به الم‌شنگه ختم شد.
- The student's prank caused a kerfuffle in the school.
- شوخی دانش‌آموز باعث جنجال در مدرسه شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kerfuffle

  1. noun a disorderly outburst or tumult
    Synonyms:
    commotion disturbance disruption to-do hoo-ha hoo-hah hurly-burly flutter

ارجاع به لغت kerfuffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kerfuffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kerfuffle

لغات نزدیک kerfuffle

پیشنهاد بهبود معانی