Levitate

ˈlevɪteɪt ˈlevɪteɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    levitated
  • شکل سوم:

    levitated
  • سوم‌شخص مفرد:

    levitates
  • وجه وصفی حال:

    levitating

معنی‌ها

verb - transitive
(فراروانشناسی) از زمین بلند کردن، به پرواز درآمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
verb - intransitive
از زمین بلند شدن، پرواز کردن، برخاستن، بلند شدن، شناور شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد levitate

  1. verb rise into the air
    Synonyms: be suspended, defy gravity, drift, float, fly, hang, hover, rise, soar

ارجاع به لغت levitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «levitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/levitate

لغات نزدیک levitate

پیشنهاد بهبود معانی