به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Moonlight

ˈmuːnlaɪt ˈmuːnlaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    moonlighted
  • شکل سوم:

    moonlighted
  • سوم شخص مفرد:

    moonlights
  • وجه وصفی حال:

    moonlighting
  • شکل جمع:

    moonlights

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B2
    (نوری که از کره‌ی ماه بر زمین می‌تابد) نور ماه، مهتاب
    • - We used to read newspapers by the moonlight.
    • - عادت داشتیم زیر مهتاب روزنامه بخوانیم.
    • - I sat in the moonlight.
    • - زیر نور ماه نشستم.
    • - The water looked silver in the moonlight.
    • - آب، زیر مهتاب نقره‌ای به نظر می‌رسید.
    • - Christine Baranski does throw skinny-dipping parties in the moonlight for her friends.
    • - کریستین پارتی‌های شنای لختی را زیر نور ماه برای دوستانش برگزار می‌کند.
  • verb - intransitive informal
    (معمولاً به‌طور مخفیانه و اغلب به‌طور شبانه علاوه بر شغل اصلی و معمولی — به‌ویژه بدون اطلاع کارفرمای اصلی) داشتن شغل دوم به‌طور مخفیانه
    • - The law student is moonlighting as a taxi driver.
    • - این دانشجوی حقوق شغل دوم دارد و به‌طور مخفیانه به‌عنوانِ راننده‌ی تاکسی کار می‌کند.
    • - She is a secretary who moonlights as a waitress on weekends.
    • - او منشی‌ای است که آخر هفته‌ها به‌عنوان پیشخدمت کار می‌کند.
    • - a police officer who moonlights as a truck driver
    • - افسر پلیسی که پس از اتمام ساعات کاری به کامیون‌رانی مشغول است
    • - Sarton has been moonlighting for five years.
    • - سارتون پنج سال است که شغل دوم دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد moonlight

  1. noun The light of the Moon
    Synonyms: moonshine, effulgence, radiance, luminescence, moonglow, moon

ارجاع به لغت moonlight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moonlight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moonlight

لغات نزدیک moonlight

پیشنهاد بهبود معانی