فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

OG

oʊˈdʒi əʊˈdʒiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ogs

توضیحات

این لغت به شکل .O.G نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری OG رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    مغز متفکر
    • - The OG of the fashion industry, Coco Chanel, revolutionized women's clothing with her elegant designs.
    • - کوکو شانل، مغز متفکر صنعت مد، لباس زنانه را با طراحی‌های مبتکرانه‌ی خود متحول کرد.
    • - Picasso is considered an OG in the art world.
    • - پیکاسو در دنیای هنر به عنوان مغز متفکر شناخته می‌شود.
  • symbol
    شیمی اوگانسون (Og) (oganesson)
    • - Og is the heaviest known element on the periodic table.
    • - اوگانسون سنگین‌ترین عنصر شناخته‌شده در جدول تناوبی است.
    • - Og is a synthetic element that does not occur naturally on Earth.
    • - اوگانسون عنصری مصنوعی است که به طور طبیعی در زمین وجود ندارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت OG

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «OG» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/og

لغات نزدیک OG

پیشنهاد بهبود معانی