Open-eyed

ˌoʊpənˈaɪd ˌəʊpənˈaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
با چشمان باز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
بیدار، هشیار، مراقب، مترصد
adjective
شگفت‌زده، هاج و واج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد open-eyed

  1. adjective amazed
    Synonyms:
    startled intrigued astounded wide-eyed
  1. adjective watchful
    Synonyms:
    alert aware wary vigilant wakeful observant perceptive wide-awake gazing argus-eyed

ارجاع به لغت open-eyed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «open-eyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/open-eyed

لغات نزدیک open-eyed

پیشنهاد بهبود معانی