شکل جمع:
perishablesنابودشدنی، هلاکشدنی، زودگذر، کالای فاسدشونده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
perishable items such as butter and fruit
اقلام فاسدشدنی مانند کره و میوه
News is one of the perishable things that can lose its value by delay.
خبر یکی از چیزهای ناپایایی است که در اثر تأخیر ارزش خود را از دست میدهد.
Perishables such as milk must be refrigerated.
چیزهای فاسدشدنی مانند شیر باید در یخچال نگهداری شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perishable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perishable