سیاست، علم سیاست، کارهای سیاسی، امور سیاسی، اصول سیاست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
his protests against the politics of the government
اعتراضات او علیه سیاستهای دولت
The same politics was followed by his successors.
جانشینان او نیز از همان سیاست پیروی کردند.
It was not good politics to refuse their demand.
رد کردن خواستهی آنها سیاست جالبی نبود.
a university in which politics had no place
دانشگاهی که سیاستبازی در آن راه نداشت
partisan politics within the party
دستهبندی سیاسی در حزب
office politics
زد و بند اداری
He has changed his politics several times.
او چندین بار عقاید سیاسی خود را عوض کرده است.
His politics are reactionary.
او دارای عقاید ارتجاعی است.
politics make strang bedfellows
سیاست شخص را وادار به خیلی کارها میکند
کلمهی «politics» در زبان فارسی به «سیاست» ترجمه میشود.
واژهی «سیاست» به فعالیتها، اصول و فرآیندهایی اشاره دارد که به اداره، مدیریت و هدایت جامعه، کشور یا سازمانها مربوط میشود. سیاست شامل تصمیمگیریهای جمعی، تعیین قوانین و مقررات، تخصیص منابع و ایجاد تعادل میان منافع مختلف افراد و گروههاست. به عبارت دیگر، سیاست نقش سازماندهنده و تنظیمکنندهی رفتارها و تعاملات انسانی در جوامع پیچیده را برعهده دارد و بر زندگی روزمره و آیندهی جمعی مردم تأثیر مستقیم میگذارد.
در سطح فردی و اجتماعی، سیاستورزی نشاندهندهی توانایی افراد برای مشارکت در تصمیمگیریهای جمعی است. مشارکت فعال در فرآیندهای سیاسی، از رأی دادن گرفته تا فعالیتهای اجتماعی و مدنی، به افراد امکان میدهد که بر سرنوشت خود و جامعه تأثیر بگذارند. این بعد از سیاست نشان میدهد که سیاست تنها به قدرت و حکومت محدود نیست، بلکه شامل تعاملات روزمره و مدیریت منابع مشترک نیز میشود.
از منظر مدیریتی و سازمانی، سیاست به معنای تدوین قوانین، دستورالعملها و چارچوبهایی است که عملکرد بخشهای مختلف جامعه یا سازمان را هماهنگ میکند. بدون سیاست و ساختارهای مدون، سازمانها و جوامع دچار آشفتگی و بینظمی میشوند. این کاربرد نشان میدهد که سیاست، نه تنها ابزار قدرت، بلکه وسیلهای برای ایجاد نظم و تحقق اهداف مشترک نیز هست.
در ابعاد فرهنگی و اجتماعی، سیاست نقش مهمی در شکلدهی ارزشها، هنجارها و فرهنگ جامعه دارد. تصمیمات و راهبردهای سیاسی میتوانند فرصتهای آموزش، سلامت، عدالت و رفاه را برای مردم فراهم کنند یا برعکس، محدودیتها و نابرابریها ایجاد کنند. به همین دلیل، سیاست ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی افراد و توسعهی پایدار جامعه دارد و شناخت و مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
«politics» یادآور اهمیت مدیریت جمعی، تصمیمگیری و تعامل انسانی در زندگی اجتماعی است. این واژه نشان میدهد که زندگی جمعی بدون توجه به سیاست و چارچوبهای آن ممکن نیست و هر فرد، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، در بخشی از فرآیندهای سیاسی مشارکت دارد. سیاست نه تنها ابزار اداره، بلکه بازتابی از تعامل، مسئولیت و مشارکت انسانی در تعیین سرنوشت مشترک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «politics» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/politics