فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Pony

ˈpoʊni ˈpəʊni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ponies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
تاتو، اسب کوتاه و کوچک، ریز، تسویه حساب کردن، پرداختن، خلاصه اخبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a pony glass of beer
- یک لیوان کوچک آبجو
- a pony report
- گزارش مختصر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pony

  1. noun a small glass adequate to hold a single swallow of whiskey
    Synonyms:
    glass shot-glass jigger crib nag horse racehorse pinto bronco mustang cayuse trot indian pony shetland-pony welsh pony Galloway horse shelty Russian pony

ارجاع به لغت pony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pony

لغات نزدیک pony

پیشنهاد بهبود معانی