Pony

ˈpoʊni ˈpəʊni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ponies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
تاتو، اسب کوتاه و کوچک، ریز، تسویه حساب کردن، پرداختن، خلاصه اخبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a pony glass of beer
- یک لیوان کوچک آبجو
- a pony report
- گزارش مختصر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pony

  1. noun A small glass adequate to hold a single swallow of whiskey
    Synonyms: horse, cayuse, mustang, trot, crib, shetland-pony, welsh pony, Galloway horse, bronco, glass, shot-glass, indian pony, Russian pony, nag, pinto, shelty, racehorse, jigger

ارجاع به لغت pony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pony

لغات نزدیک pony

پیشنهاد بهبود معانی