فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Prioritise

American: praˈjɔːrəˌtaɪz British: praˈjɔːəˌtaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    prioritised
  • شکل سوم:

    prioritised
  • سوم‌شخص مفرد:

    prioritises
  • وجه وصفی حال:

    prioritising

معنی

verb - transitive
اولویت دادن به، در اولویت قرار دادن، اولویت‌بندی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prioritise

  1. verb assign a priority to
    Synonyms:
    prioritize

ارجاع به لغت prioritise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prioritise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prioritise

لغات نزدیک prioritise

پیشنهاد بهبود معانی