آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Promotive

prəˈmoʊt̬ɪv prəˈməʊtɪv

معنی promotive | جمله با promotive

adjective formal

ترویجی، تشویقی، ترغیبی، محرک، انگیزشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Regular exercise is a promotive factor for good mental health.

ورزش منظم، عاملی انگیزشی برای سلامت روانی خوب است.

Schools play a promotive role in fostering creativity among students.

مدارس، نقشی محرک در پرورش خلاقیت میان دانش‌آموزان را دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت promotive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «promotive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/promotive

لغات نزدیک promotive

پیشنهاد بهبود معانی