فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rumormonger

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rumormongered
  • شکل سوم:

    rumormongered
  • سوم‌شخص مفرد:

    rumormongers
  • وجه وصفی حال:

    rumormongering
  • شکل جمع:

    rumormongers

معنی

noun
هوچی، خبرکش، کسی که شایعه می‌سازد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rumormonger

  1. noun a person habitually engaged in idle talk about others
    Synonyms:
    gossip gossiper tattler talebearer tattletale newsmonger scandalmonger rumourmonger blab taleteller telltale tabby whisperer gossipmonger yenta tattle

ارجاع به لغت rumormonger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rumormonger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rumormonger

لغات نزدیک rumormonger

پیشنهاد بهبود معانی