فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Space Platform

ˈspeɪsˈplætˌfɔːrm speɪsˈplætfɔːm

شکل جمع:

space platforms

توضیحات:

همچنین می‌توان از space station به‌ جای space platform استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سکوی فضایی، ایستگاه فضایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The space platform is equipped with advanced technology for scientific research.

ایستگاه فضایی به فناوری پیشرفته‌ای برای انجام تحقیقات علمی مجهز شده است.

The construction of the space platform required careful planning and engineering.

ساخت سکوی فضایی نیازمند برنامه‌ریزی و مهندسی دقیق بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد space platform

  1. noun launch spot for space ship
    Synonyms:
    spaceport space station space dock launching base space airport space laboratory space observatory

ارجاع به لغت space platform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «space platform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/space-platform

لغات نزدیک space platform

پیشنهاد بهبود معانی