Step By Step

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation phrase C1
    قدم‌به‌قدم، تدریجی، گام‌به‌گام، مرحله‌به‌مرحله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - She learned to play the piano step by step.
    - او نواختن پیانو را تدریجی یاد گرفت.
    - We will tackle the problem step by step to avoid confusion.
    - برای جلوگیری از سردرگمی، مشکل را مرحله‌به‌مرحله حل خواهیم کرد.
    - He explained the process step by step for better understanding.
    - او برای درک بهتر، مراحل را گام‌به‌گام توضیح داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت step by step

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «step by step» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/step-by-step

    لغات نزدیک step by step

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند