کلمهی stickiness در زبان فارسی به «چسبندگی» یا «خاصیت چسبناکی» ترجمه میشود.
این واژه به توانایی یک ماده یا سطح برای چسبیدن به جسم دیگر اشاره دارد و میتواند در زمینههای فیزیکی، شیمیایی، غذایی یا حتی روانشناختی به کار رود.
در علوم فیزیکی و مهندسی، stickiness ویژگی مهم بسیاری از مواد است. موادی مانند چسبها، رزینها یا برخی پلاستیکها به دلیل چسبندگی بالا مورد استفاده قرار میگیرند. این خاصیت باعث میشود که اجسام بتوانند به سطوح مختلف بچسبند و کاربردهای عملی متعددی در صنعت، ساختمانسازی و تولید محصولات داشته باشند.
در زمینه غذایی، stickiness به خاصیت چسبناکی برخی مواد خوراکی اشاره دارد. برای مثال، عسل، کارامل یا برخی خمیرها دارای چسبندگی بالایی هستند. این ویژگی علاوه بر تأثیر بر طعم و تجربهی حسی مصرفکننده، در فرآیندهای تولید و بستهبندی نیز اهمیت دارد، زیرا مواد چسبنده ممکن است نیاز به تکنیکهای خاص برای نگهداری و استفاده داشته باشند.
در زیستشناسی و پزشکی، stickiness میتواند به ویژگیهای سلولها، بافتها یا پلاکتها اشاره داشته باشد. برای نمونه، چسبندگی سلولها به یکدیگر یا به سطوح مختلف در فرآیندهای رشد، ترمیم بافت و لخته شدن خون نقش مهمی دارد. مطالعهی این ویژگیها به درک بهتر عملکرد بدن و توسعه درمانهای پزشکی کمک میکند.
علاوه بر کاربردهای فیزیکی و زیستی، اصطلاح stickiness در روانشناسی و بازاریابی نیز به کار میرود. در این زمینه، به میزان جذابیت، گیرایی یا تأثیر ماندگار یک پیام، محتوا یا محصول روی افراد اشاره دارد. یک محصول یا پیام «چسبناک» به گونهای است که ذهن مخاطب آن را حفظ میکند و رفتار یا واکنش خاصی را تحریک مینماید.
مفهوم stickiness اهمیت گستردهای دارد و نه تنها ویژگیهای فیزیکی مواد، بلکه اثرات زیستی و روانی را نیز شامل میشود. درک این خاصیت میتواند به طراحی بهتر محصولات، بهبود فرآیندهای علمی و افزایش تأثیرگذاری محتوا کمک کند و نشاندهندهی نقش کلیدی چسبندگی در زندگی روزمره و علوم مختلف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stickiness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stickiness