Systemization

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
طبقه‌بندی، اسلوب‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد systemization

  1. noun Systematic arrangement and design
    Synonyms: order, method, orderliness, organization, pattern, plan, system, systematization

ارجاع به لغت systemization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «systemization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/systemization

لغات نزدیک systemization

پیشنهاد بهبود معانی