شکل جمع:
tendonsکالبدشناسی زردپِی، تاندون، وتر (بافت محکمی که عضلات را به استخوانها متصل میکند و در حرکت و پایداری بدن نقش مهمی دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The football player's tendon was torn during the game.
تاندون این فوتبالیست در جریان بازی پاره شد.
Tendons connect muscles to bones in the human body.
تاندونها ماهیچهها را به استخوانهای بدن انسان متصل میکنند.
The experienced surgeon repaired the torn tendon with precision.
جراح باتجربه تاندون پارهشده را با دقت ترمیم کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tendon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tendon