فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Totalize

ˈtoʊtəˌlaɪz ˈtəʊtəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    کلی کردن، کامل کردن، جمع زدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد totalize

  1. verb To combine (figures) to form a sum
    Synonyms: add, cast, foot, totalise, sum, tot, total

ارجاع به لغت totalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «totalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/totalize

لغات نزدیک totalize

پیشنهاد بهبود معانی