آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Twinned

American: twɪnd British: twɪnd

معنی twinned

adjective B1

دوقلو، هم‌زاد

adjective

جفت، جفت‌شده، مزوج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
adjective

دارای بلور دوقلو

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد twinned

  1. verb duplicate or match
    Synonyms:
    duplicated doubled paralleled geminated
  1. verb bring two objects, ideas, or people together
    Synonyms:
    matched coupled paired mated
  1. adjective being two identical
    Synonyms:

ارجاع به لغت twinned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «twinned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/twinned

لغات نزدیک twinned

پیشنهاد بهبود معانی