آخرین به‌روزرسانی:

Underscore

ˌʌndərˈskɔːr ˌʌndəˈskɔː

شکل جمع:

underscores

معنی

noun verb - transitive adverb

خط یا علامتی زیر چیزی کشیدن، تأکید، زیرین خط

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underscore

  1. verb underline, emphasize
    Synonyms:
    stress emphasize highlight accent feature mark indicate point to call attention to draw attention to give emphasis accentuate italicize caption

ارجاع به لغت underscore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underscore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underscore

لغات نزدیک underscore

پیشنهاد بهبود معانی