گذشتهی ساده:
accentuatedشکل سوم:
accentuatedسومشخص مفرد:
accentuatesوجه وصفی حال:
accentuatingبا تکیه تلفظ کردن، تکیه دادن، تأکید کردن، اهمیت دادن، برجسته نمودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The first syllable of "necessary" is accentuated.
اولین هجای واژهی "necessary" مؤکد است.
He accentuated the need for punctuality.
او نیاز به وقتشناسی را مورد تأکید قرار داد.
Accentuate the positive.
روی نکات مثبت هرچیز تکیه کن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accentuate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accentuate