گذشتهی ساده:
emphasizedشکل سوم:
emphasizedسومشخص مفرد:
emphasizesوجه وصفی حال:
emphasizingتأکید کردن، اهمیت دادن، نیرو دادن
He emphasized that I should take you too.
او تأکید کرد که شما را هم ببرم.
Fairness must be emphasized too.
باید به انصاف هم اهمیت داده شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emphasize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emphasize