شکل جمع:
watershedsنقطهی عطف
The discovery of antibiotics was a watershed moment in the field of medicine.
کشف آنتیبیوتیکها نقطهی عطفی در عرصهی پزشکی بود.
The invention of the internet marked a watershed in communication.
ابداع اینترنت نقطهی عطفی در ارتباطات بود.
جغرافیا آبپخشان (منطقهای مرتفع که آب از آن به رودخانه میریزد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The watershed provided a steady flow of water to the river.
آبپخشان جریان ثابتی از آب را به رودخانه میبرد.
Protecting the watershed is crucial for maintaining clean water sources downstream.
حفاظت از آبپخشان برای حفظ منابع آب پاک در پاییندست حیاتی است.
انگلیسی بریتانیایی سینما و تئاتر زمان پخش برنامههای بزرگسالان
The introduction of age ratings has helped ensure that inappropriate content is not shown before the watershed.
معرفی ردهبندیهای سنی کمک کرده است تا اطمینان حاصل شود که محتوای نامناسب پیش از زمان پخش برنامههای بزرگسالان نشان داده نمیشود.
It's important for broadcasters to adhere to regulations and avoid airing unsuitable material before the designated watershed.
مهم است که شرکتهای پخش برنامهها به مقررات پایبند باشد و از پخش مطالب نامناسب پیش از زمان پخش برنامههای بزرگسالان تعیینشده اجتناب کند.
انگلیسی آمریکایی جغرافیا حوضهی آبخیز (با مساحت ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ هکتار)
The construction of a dam in the watershed caused significant changes to the local ecosystem.
ساخت سد در حوضهی آبخیز تغییرات قابلتوجهی در اکوسیستم محلی ایجاد کرد.
The pollution from nearby industries poses a threat to the health of our watershed.
آلودگی صنایع مجاور سلامت حوضهی آبخیز ما را تهدید میکند.
(صفتگونه) حیاتی، مهم
The discovery of a new vaccine was considered a watershed moment in the fight against the pandemic.
کشف واکسن جدید، لحظهای حیاتی در مبارزه با این بیماری همهگیر محسوب میشد.
The assassination of Archduke Franz Ferdinand marked a watershed event that led to World War I.
ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند رویداد مهمی را رقم زد که منجر به جنگ جهانی اول شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «watershed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/watershed