فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Which

wɪtʃ wɪtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective conjunction pronoun A1
    که، این (هم)، که این (هم)، کدام
    • - Which money?
    • - چه پولی؟
    • - Which is your hat?
    • - کلاه تو کدام است؟
    • - Which one of these books do you like?
    • - کدامیک از این کتاب‌ها را دوست داری؟
    • - Which of the men answered you?
    • - کدامیک از مردان به تو پاسخ داد؟
    • - Which is your car?
    • - ماشین شما کدام است؟
    • - He knows which he wants.
    • - او می‌داند که کدام را می‌خواهد.
    • - the cup which is on the table
    • - فنجانی که روی میز است
    • - the war which had just ended
    • - جنگی که تازه تمام شده بود
    • - the town in which he was born
    • - شهری که در آن متولد شده بود
    • - Take which you prefer?
    • - هرکدام را که ترجیح می‌دهی، بردار!
    • - He is very old, which fact is important.
    • - او خیلی پیر است و این واقعیت اهمیت دارد.
    • - A disease the cause of which is unknown.
    • - یک بیماری که علت آن ناشناخته است.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد which

  1. conjunction
    Synonyms: that, what, whichever, whatever, and-that, and which
  2. pronoun
    Synonyms: what, that, one, who
  3. noun
    Synonyms: one, that, what, whatever, who

ارجاع به لغت which

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «which» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/which

لغات نزدیک which

پیشنهاد بهبود معانی