شکل جمع:
wintersزمستان، شتا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
last winter
زمستان گذشته
a long cold winter
زمستانی سرد و طولانی
a man of eighty winters
یک مرد هشتاد ساله
during winter months
طی ماههای زمستان
قشلاق کردن، زمستان را گذراندن، به گرمسیر رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some birds winter in the south.
برخی پرندگان در زمستان به جنوب میروند.
cows wintering on straw
گاوهایی که در زمستان کاه میخورند
زمستانی
winter coat
پالتو زمستانی
winter wheat
گندم شتوی
winter vacation
تعطیلات زمستانی
رجوع شود به: hybernation
ورزشهای زمستانی (مانند اسکی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «winter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/winter