(عامیانه) ضربه زدن، کتک زدن، کوفتن
(عامیانه) گیج کردن، مبهوت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) از هوش رفتن، از خود بیخود شدن، از حال رفتن
(عامیانه) (ندا - صدا) دنگ!، زرپ!
(عامیانه) 1- بیهوش شدن، از حال رفتن، از پا افتادن 2- از هوش بردن، بیهوش کردن، گیج کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «zonk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zonk