insistence, urging, tenaciousness, tenacity, importunity, persistence, pertinacity, demanding strongly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اصرار لجوجانهی او برای دانستن نشانی و شمارهتلفن من
his perverse insistence to know my address and phone number
اصرار او مرا ناراحت میکند.
His persistence makes me tired.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اصرار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اصرار