آخرین به‌روزرسانی:

افسرده به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / afsorde /

dejected, depressed, disappointed, [o.s.] frozen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد افسرده

  1. مترادف:
    آزرده اندوهگین اندوهناک بیحال پریشان‌حال پژمان پژمرده خمود دلتنگ دلمرده رنجیده غمگین غمناک گرفته متاثر محزون ملول نژند

ارجاع به لغت افسرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «افسرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/افسرده

لغات نزدیک افسرده

پیشنهاد بهبود معانی