فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

اقلیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • سرزمین
  • فونتیک فارسی

    eghlim
  • اسم
    region, territory, realm, zone, climate, continent, climes
    • - بخش عمده‌ی این اقلیم زیر پوششی از یخ مدفون است.

    • - The great mass of the continent is buried under an ice cap.
    • - در سرتاسر آن اقلیم حتی یک درخت هم وجود ندارد.

    • - Not even a single tree exists in that entire region.
  • آب‌وهوا
  • فونتیک فارسی

    eghlim
  • اسم
    climate, weather
    • - موضوع تغییر اقلیم در حال حاضر در کنفرانس بین‌المللی مورد بحث است.

    • - The topic of climate change is currently under discussion at the international conference.
    • - اقلیم یخبندان

    • - frost climate
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد اقلیم

ارجاع به لغت اقلیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اقلیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اقلیم

لغات نزدیک اقلیم

پیشنهاد بهبود معانی