فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تحقیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • حقیرسازی
  • فونتیک فارسی

    tahghir
  • اسم
    humiliation, degradation, debasement, belittlement, abasement, contempt, depreciation, contemptuousness, scorn, despising, indignity, disdain, denigration, disesteem, mortification, disparagement, derogation, detraction, snub, slight, put-down
    • - آن‌ها به خارجیان با نظر تحقیر می‌نگریستند.

    • - They looked at foreigners with contempt.
    • - آنان با تحقیر پیشنهاد مرا رد کردند.

    • - They rejected my proposal with disdain.
    • - تحقیر را با تحقیر جبران کردن

    • - (J.Keats) to repay scorn for scorn
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تحقیر

ارجاع به لغت تحقیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تحقیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تحقیر

پیشنهاد بهبود معانی