فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

جراحت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • زخم، صدمه
  • فونتیک فارسی

    jeraahat
  • اسم
    wound, sore, ulcer, cut, injury, laceration, unceration
    • - فوت در اثر جراحت‌های وارده در تصادف اتومبیل

    • - death as a result of the injuries sustained in a car accident
    • - جراحتش عمیق است.

    • - his wound is deep
    • - جراحت را با یک شی لبه تیز وارد آورده بودند.

    • - The wound was inflicted with a sharp object.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد جراحت

ارجاع به لغت جراحت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جراحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جراحت

پیشنهاد بهبود معانی